مبلغان و پدیده كم‏ حجابی (5)

تاریخ انتشار:
در برشماری عوامل كم حجابی بانوان در شماره‌های پیش نكاتی برشمردیم. در این گفتار به عوامل و انگیزه‌های دیگری اشاره می‌...
نویسنده: یوسف غلامی
نام نشریه: مبلغان، شماره 23

در برشماری عوامل كم حجابی بانوان در شماره‌های پیش نكاتی برشمردیم. در این گفتار به عوامل و انگیزه‌های دیگری اشاره می‌كنیم.

1. تاثیرپذیری از محیط

این عامل به قدری در طرز رفتار اشخاص تاثیرگذار است كه ادعا می‌شود همه رفتارها و معتقدات اشخاص تابع عوامل تربیت (وراثت، محیط خانوادگی، اجتماعی و...) است. چه افراد غیرمسلمانی كه اگر در محیط اسلامی یا خانواده مذهبی پرورش می‌یافتند، مسلمان بودند و برعكس، چه فراوان دختران و زنان ناپوشیده‌ای را می‌توان یافت كه با كمترین راهنمایی، بانوان پاك و معتقد می‌گردند.

مهمترین رمز موفقیت مربی در اصلاح رفتار اشخاص، درك موقعیت آن‌ها است. او باید بنگرد كه اگر خودش در خانواده یا محیط اجتماعی ناسالم زندگی می‌كرد تا چه میزان می‌توانست خویش را از رفتارهای نامناسب دور بدارد و به اصول اخلاقی پایبند باشد. با خود بیندیشد كه به واقع زنان و دختران كم حجاب مخاطب وی، تا چه میزان از آموزش‌های لازم درباره رفتارهای صحیح و فواید پاكدامنی بهره مند بوده اند كه به جلوه گری خیابانی می‌پردازند!

هیچ گاه نمی‌توان بدون در نظر گرفتن موقعیت خانوادگی و اجتماعی افراد، رفتار و اعتقادات ایشان را مورد نكوهش جدی قرار داد. آدمی موجودی است كه هر چه را به نفع خود بداند می‌پذیرد و در راه دستیابی به فواید آن، دشواری‌ها را به آسانی تحمل می‌كند و در این راه به اندرز كسی نیازمند نیست.

مهم‌تر این كه تاثیر پدیده محیط به گونه‌ای است كه در زمان طولانی، اعتقادات اشخاص را دستخوش دگرگونی و آلودگی خود می‌سازد و رفتارها را ثبات می‌بخشد، به طوری كه پس از ترك آن محیط نیز همچنان تاثیرات زیانبار گذشته باقی است. از این رو هرگاه بانویی به هر علت برای مدتی نتواند یا نخواهد پوشش خود را رعایت كند، پس از تغییر شرایط محیطی‌اش نیز، بازگرداندن وی به شرایط پوشیدگی بسیار دشوار است. زیرا گذشت زمان گناه را نزد وی آسان و عادی می‌سازد و رفته رفته اعتقاد جدیدی در وی پدید می‌آورد كه بدان خو می‌كند و چه بسا رفتار خود را ناپسند نمی‌شمرد تا بخواهد از آن باز ایستد.

در این موقعیت، مربیان و مبلغان كارآزموده خوب می‌دانند كه برای راهنمایی این افراد باید سنجیده‌تر گام برداشت و باید مدت زمانی طولانی آن‌ها را در شرایط بهتر قرار داد تا رفته رفته تاثیر محیط گذشته در آن‌ها خنثی شود و از محیط سالم تاثیر بپذیرند.

2. خودباختگی (كم پنداری خویشتن)

از آنجا كه خودباختگی فرهنگی، پیش درآمد وابستگی فرهنگی و سیاسی است، سال‌ها است كه جامعه شناسی صنعتی غرب برای گسترش آن در جوامع شرق كوشش می‌كند. هدف آن است كه ارزش‌های معنوی فرهنگ‌ها نزد ملت‌ها بی مقدار جلوه كند تا به سادگی خود را وابسته فرهنگی و سیاسی بیگانه بشناسند و از این طریق احساس بزرگی و عظمت كنند.

از آن زمان كه غرب اصول اخلاقی و معنوی را دور افكند، ناچار به علم و رفاه و صنعت، بیشتر بها داد، تا بدین وسیله خلا فرهنگی خویش را جبران كند و مردمان دیگر فرهنگ‌ها را بفریبد و به فرهنگ پوشالی خود جذب كند. از این پس، شرق نشینان مجذوب رفاه و علم و صنعت و اختراعات غرب شدند و آنچه خود داشتند همه خرد پنداشتند و غرب در نگاهشان عظمت و شكوه صد چندان یافت و گمان كردند كه آن‌ها با دارا بودن نبوغ و دانش و تخصص، همه چیزشان ستودنی است و آنچه ما داریم سراسر نكوهیده است. در آنجا زنانی یافت می‌شوند كه بی پوشش مناسب، به مدارج علمی و سیاسی و اقتصادی دست یافته اند، و در اینجا بانوانی با بهترین پوشش، در پایین‌ترین مرتبه اجتماعی، علمی و اقتصادی!

با گذشت زمان، این خودباختگی برای انسان شرقی معیاری كلی استخراج كرد كه: آنچه او (انسان شرقی) معتقد است و انجام می‌دهد با عقب افتادگی پیوند دارد، چنان كه آنچه آن‌ها (انسان غربی) معتقدند و در پیش گرفته اند، با «پیشرفت‌» رابطه‌ای ناگسستنی دارد.

این خودباختگی، به تدریج تبلیغات و برنامه‌های فرهنگی ما را هم در بر گرفت و تاكنون، در فیلم‌ها، زنان باعفت و حجاب بیشتر به صورت خدمتكار خانه یا مدرسه، فالگیر، جادوگر، عناصر ژولیده و بی ادب و بی سواد نمایش داده می‌شوند و بی حجابان، نظیف و مؤدب و بافرهنگ! (1)

سزاوارترین وظایف مبلغان كه در زدودن چنین افكار انحرافی، بدان توجه دارند، تبیین این حقیقت است كه: آنچه آنان را به پیش می‌برد كنار نهادن اصول اخلاقی و معیارهای دینی مانند حجاب نیست؛ چنان كه مانع پیشرفت ما نیز در نظر گرفتن معیارهای دینی مانند حجاب نیست. سلسله‌ای مسایل است كه مردمان هر كشوری بدان‌ها بها دهند كشورشان توسعه می‌یابد، هر چند به معیارهای اخلاقی و دینی پایبند نباشند. و آن كه به آن‌ها بها ندهد عقب می‌ماند، هرچند به اخلاق و دین پایبند باشد؛ از آن نمونه: رعایت بهداشت، نظم اداری و اجتماعی، مدیریت صنعتی و بهره جویی از فن آوری پیشرفته است.

زمانی كه مربی اندرزهای خود را بدون تحلیل‌های علمی مناسب ارائه كند به نتیجه دلخواه دست نخواهد یافت و نه فقط جوانان كه بزرگسالان نیز به اشتباه می‌پندارند «دور افكندن اصول اخلاقی و دینی، مایه رشد و توسعه اجتماعی است و پایبندی به اصول اعتقادی عامل عقب گرد و ركود.‌» سال‌ها پیش بی خردانی مانند رضا شاه نیز به همین گونه می‌اندیشیدند. وی در نامه به محمود جم - كه كشف حجاب در كابینه او انجام گرفت - می‌نویسد: این چادر چاقچورها را چطور می‌شود از بین برد! دو سال است كه این موضوع فكر من را به خود مشغول داشته. از وقتی به تركیه رفتم و زن‌های آن‌ها را دیدم كه پیچه و حجاب را دور انداخته و دوش به دوش مردها كار می‌كنند، دیگر از هر چه زن چادری بود بدم آمده است. (2)

3. الگوهای ناپذیرفته

با همه آنچه گفتیم، نمی‌توان از این نكته غفلت ورزید كه گاه وجود برخی الگوهای ناپذیرفته سبب گریز دختران و زنان از حجاب می‌گردد. الگوی نامناسب نقش تخریبی دارد و ارزش‌های معنوی را نیز در نگاه افراد تیره و نامناسب جلوه می‌دهد.

مبلغان اندیشمند به گروه مخاطب خود می‌آموزند كه: وقتی بانویی پوشش اسلامی به تن می‌كند باید بداند كه مسؤولیتش بسی افزون شده است. اخلاق و رفتار ناشایست، دور از شان زن مسلمان است و بدخلقی، شرارت، حسادت، رقابت ناسالم، تقلیدگری، فزون خواهی و تجمل دوستی زیبنده بانوی باحجاب نیست. حجاب زن مسلمان زمانی جاذبه آفرین است كه دیگر دافعه‌ها در وجود او یافت نشود. هرگاه بانویی از میان همه صفات خوب تنها به داشتن پوشش اسلامی بسنده كند هرگز نخواهد توانست دیگر زنان را به حجاب و اسلام دعوت كند و به رعایت اصول اخلاقی خوشبین سازد.

نزد خیلی از زنان، حجاب - در حد چادری معمولی - آسان‌ترین علامت مسلمانی شناخته می‌شود؛ در حالی كه قرآن چون ویژگی‌های زن مسلمان را برمی شمارد، حجاب را در زمره صفاتی دیگر، نشان مسلمانی او می‌داند. (3)

مهم‌ترین وظیفه مبلغ در تحلیل و بررسی این موضوع و تبیین آن برای فراگیران، تفكیك دو مساله از یكدیگر است. نخست آن كه به ایشان تفهیم كند كه زن به هر مرحله از رشد دست یابد، زمانی كوشش او در پیشگاه خدا و بندگان پاك، ارزشمند و دارای پاداش است كه به حجاب پایبند باشد و با ناپوشیدگی‌اش فساد نیافریده باشد.

از طرفی «تمام دینداری زن، در حجاب خلاصه نمی‌شود.‌» این پندار كه «هر زن بی حجاب، بی دین است و هر فرد باحجاب، دیندار كامل، پنداری غلط و ویرانگر است.‌» دشمنان همواره كوشیده اند كه بین حجاب و دین پیوندی ناگسستنی به وجود آوردند تا با دور ساختن زن مسلمان از حجاب، وی را گسسته از دین نشان دهند. با همین دستاویز، تهاجمی بزرگ برای مقابله با حجاب در كشورهای اسلامی آغاز گردید و چون حجاب را از زن مسلمان گرفتند گویی همه دینش را به یغما بردند. از آن پس، زن مسلمان نمازش، روزه‌اش و هر چه نمای دین داشت را از دست داد. حال آنكه در خیلی از كشورها زن مسلمان هم بی حجاب بود و هم دیندار شناخته می‌شد. بنابراین بی مبالاتی نسبت به حجاب هرگز نباید به بی دینی پایان پذیرد یا به مفهوم آن انگاشته شود. (4)

· پاورقــــــــــــــــــــی

1) برای شناخت نمونه‌های این ترسیم سازی نامناسب، ر. ك: اطلاعات، ش 19236.

2) تاریخ بیست ساله، حسین ملكی، ص 261.

3) نساء / 34: «فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله‌» ؛ احزاب / 35: «والحافظات... والذاكرات... .‌»

4) حریم عفاف، ص 11 و 12، با تصرف.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.